پلاک ۲۲ نشانی ایمان و اتحاد

دل نوشته . خبری .فرهنگی . سیاسی. هنری
مشخصات بلاگ
پلاک ۲۲ نشانی ایمان و اتحاد
سه شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۴۶ ب.ظ

179علی مع الحق و الحق مع العلی(13روز تا غدیر)




بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

الحمدلله الذی جعلنی من المتمسکین بولایتک یا امیرالمومنین
یا صدیق الاکبر
یا فاروق الاعظم
یا اول القوم اسلاما و اقدمهم ایمانا
یا ید الله الباسطه عین الله الناظره یعسوب الدین
یا سید الوصیین امام العارفین مولی اموحدین مولی المتقین

در شرایطی که از سمت دشمنان، اصول اعتقادی ما به ویژه اصل امامت مورد هجوم قرار گرفته است، وظیفه ما این است که اولا خود را محکم کنیم ثانیا در صورت توانایی، به دیگران نیز بپردازیم از این رو در آستانه ی که از آن به عنوان روز کامل شدن یاد شده است، درصدد نوشتن مقاله ای پیرامون این روز بزرگ برآمدیم.

هر گروه و جمعیتی برای حفظ خود به یک امیر و فرمانده ای نیاز دارد که مدیر و مدبر و ناظم باشد ؛ این مطلب در نزد هر عقل واقع بینی از مسلمات است زیرا نبود امیر، مستلزم تشدد آراء و اختلاف نظرات و به دنبال اینها ایجاد هرج و مرج در آن اجتماع است.

وجود امیر، هرچند فاسد، به صلاح جامعه دینی نزدیکتر است تا نبود مطلق امیر! زیرا در این صورت در سایه حکومت، مومنان به عبادت خویش میپردازند و کافران نیز از دنیای خود بهره مند می گردند.

اما با وجود امیری صالح، بیت المال تشکیل شده و با کمک آن با دشمنان میتوان مبارزه کرد، حق ضعیفان از نیرومندان گرفته شده و پرهیزکاران در رفاه و آرامش به وظایف خود می پردازند و از دست بدکاران در امانند. خطبه 40 نهج البلاغه
در جوامع غیر دینی، مردم از امیر خود توقعی جز نظم دادن به جامعه ندارند اما در جامعه ی دینی زمامدار حکومت باید عالم به بوده و از هر خطا و اشتباهی باشد.
علم به حقایق قرآن:
آیات متعددی از قرآن کریم گویای این حقیقت است که این کتاب آسمانی صرفا جهت تلاوت نیست! در سوره نحل آیه ی 44 خطاب به پیغمبر گفته می شود که ما قرآن را بر تو نازل کردیم، آن را برای مردم روشن ساز بلکه اندیشه کنند.
روشن است که وظیفه ی تبیین قرآن به عهده ی قرار داده شده است به این معنی که قرآن نیاز به توضیح دارد مثلا تنها از آیه وَأَقِیمُواْ الصَّلاَةَ نمیتوان وقت#نماز، یا آن را شناخت! و این وظیفه ی معصوم است که آیات را برای ما تبیین کند.

عصمت:
معصومیت، از که یک صفت درونی و حالت خدا ترسی است، سر رشته می گیرد.
انسان معصوم کسی است که در عین توانایی بر انجام گناه، از انجام آن دوری کند. مثلا، هنگام گذر از مسیری، می بینید سر راهتان پرتگاهی قرار گرفته است. شما میدانید که فرجام پریدن از پرتگاه مرگ است، پس از این کار خودداری می کنید. داشتن علم به عاقبت کار ها عصمت است، منتها در ابتدا، عصمت ما محدود به این امور است اما انبیا و امامان علیهم السلام نسبت به تمامی امور دارای عصمت اند.

لزوم عصمت:
وقتی مقام در نظر حضرت ابراهیم بزرگ آمد و از خدا خواست که امامت را در ذره ی وی تداوم بخشد، خداوند جواب ایشان را اینچنین میدهد: لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ – پیمان من به ستمگران نمی رسد ( و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصومند شایسته این مقام اند )
روشن است که خداوند متعال امامت را شایسته ظالمان نمی بیند از طرفی هر کسی را که از حدود خدا تعدی کند ظالم معرفی می کند طلاق1
این نشانگر لزوم عصمت در صفات اسلامی است.

تنها کسی که به امور و حالات درونی انسان ها آگاه است، خداست. » إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ » هود/ 5

با نگاهی به تاریخ متوجه می شویم که انسان ها گاها افراد را و افراد#نا_صالح را به عنوان افراد تشخیص داده اند. مثلا معاویه بن ابوسفیان مثال روشن برای این مبحث است چرا که در زمان حیات خویش افرادی از روی نادانی، این شخص را به عنوان امیر قبول کرده بودند.
ازاین رو خداوند متعال که انسان را آفرید و وی را اشرف مخلوقات خود قرار داد، باید وظیفه ی امامت انسان را نیزخود به افرادی که لیاقتش را دارند محول کند.

بعضا شبهه ای با تکیه بر آیه ی وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَیْنَهُمْ شورا/38 مطرح می شود با این مضمون که بعد از وفات پیغمبر، اصحاب با یکدیگر مشورت کرده و ابابکر رو به عنوان جانشین رسول اکرم برگزیدند! اما این خداست که میتواند برای پیامبرانش جانشین انتخاب کند.
در سوره ی طه آیات 29 و 39 حضرت موسی علیه السلام از خدا می خواهد که جانشینی از نزدیکانش برایش قرار دهد سپس میگوید هارون برادرم را.
نگفت: حالا که من پیامبر و عالم به حقایقم می توانم برادرم را وزیر و خلیفه ی خود معین کنم، بلکه از خدا خواست تا برادرش را جانشینش قرار دهد.
خدا هم نفرمود: تو خود پیامبر هستی و برادرت را میشناسی و حق داری برادرت را جانشین خود کنی بلکه:
« قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَی» - فرمود ای موسی خواسته‏ات به تو داده شد
« اذْهَبَا إِلَی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَی» - پس به سوی فرعون بروید
« أْتِیَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ» - و بگویید ما فرستادگان پروردگار توایم.
حتی در جریان روز انتصاب امیرالمومنین علی علیه سلام نیز به عهده خود رسول اکرم قرار داده نشده بلکه گفته شده:
« یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ» - ای پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ابلاغ کن
« وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» - و اگر چنین نکنی رسالت او را انجام نداده ای.

مساله ی ولایت علی علیه السلام روح رسالت محمدی صلی الله علیه و آله است که بر پیکر دین دمیده می شود، ان را زنده می کند و به آن ابدیت می بخشد. آنگونه که جنین در رحم مادر تا چهار ماهگی تمام اعضا و جوارج از داخل و خارج به او داده شده است اما روح ندارد و همچون نباتی بی جان است؛ اما همینکه روح بر آن دمیده شد بچه ی انسان محسوب شده و حیات انسانی خویش ادامه می دهد.
دین مقدس اسلام نیز تا روز غدیرخم تمام عقاید و احکامش مانند توحید، نبوت، معاد؛ نماز، روزه و حج و ... تنظیم شده بود و به واسطه ی وجود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ادامه ی حیات می داد اما به محض رحلت پیامبر مبدل به پیکری بی روح می شد اما روز غدیر خم به لطف الهی روح ولایت علوی که تداوم بخش ولایت نبوی بود بر پیکر اسلام دمیده شد و ابدیت ان را تضمین نمود:
« الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا» - امروز [که پیامبر آنچه از جانب پروردگار به او نازل شده بود را ابلاغ کرد] دین شما را به کمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام کردم و دین اسلام را بر شما پسندیدم.
عرض شد که عناوین خلافت و امامت باید از سمت خدا قرار داده شود حتی رسول خدا نیز در نصب و تعیین خلیفه یا امام توان دخالت ندارند
حال آیا سقیفه ی بنی ساعده این حق را داشته است که در حالی که جنازه مطهر رسول اکرم صلی الله علیه و آله روی زمین است، تشکیل جلسه داده و از پیش خود و با عنوان صلاح امت، خلیفه برگزینند و ولی امر برای امت تعیین نمایند؟
مگر گفته نشده است که:
« وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَی اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِینًا»
هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند اختیاری از خود (در برابر فرمان خدا) داشته باشد، و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند به گمراهی آشکاری گرفتار شده است. ؟؟






موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۰۸
علیرضا سوار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی