پلاک ۲۲ نشانی ایمان و اتحاد

دل نوشته . خبری .فرهنگی . سیاسی. هنری
مشخصات بلاگ
پلاک ۲۲ نشانی ایمان و اتحاد
پنجشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۲۶ ق.ظ

112از خدا جز خدا نباید خواست...


روز قسمت بود خدا هستی را قسمت می کرد.خدا گفت:
چیزی از من بخواهید، هر چه که باشد ،شما را خواهم داد.
سهم تان را از هستی طلب کنید،زیرا خدا بسیار بخشنده است.

وهر که آمد ، چیزی خواست.یکی بالی برای پریدن و دیگری پایی برای دویدن.یکی جثه ای بزرگ خواست و آن یکی چشمانی تیز.یکی دریا را انتخاب کرد و یکی آسمان را.

در این میان کرمی کوچک جلو آمدو به خدا گفت:
خدایا ، من چیز زیادی از این هستی نمیخواهم.نه چشمانی تیز و نه جثه ای بزرگ، نه بالی و نه پایی ،نه آسمان و نه دریا ، تنها کمی از خودت ، تنها کمی از خودت به من بده.

و خدا کمی نور به او داد.
نام او کرم شب تاب شد.

خدا گفت: آن که نوری با خود دارد ، بزرگ است.حتی اگر به قدر ذره ای باشد.تو حالا همان خورشیدی که گاهی زیر برگی کوچک پنهان می شوی.

و رو به دیگران گفت:کاش می دانستید که این کرم کوچک ،بهترین را خواست ، زیرا که از خدا جز خدا نباید خواست.

هزاران سال است که او می تابد.روی دامن هستی می تابد.وقتی ستاره ای نیست.چراغ کرم شب تاب روشن است و کسی نمی داند که این همان چراغی است که روزی خدا آن را به کرمی کوچک بخشیده است.





موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۱۵
علیرضا سوار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی